میخواستیم بریم عروسی (2سال پیش) گفتم من نمیام امتحان دین و زندگی دارم یهو پدرم زد پشت گردنم گفت اخه پدرسوخته تو دین داری تا زندگی داشته باشی هیچی دیگه تو عمرم اینقدر قانع نشده بـودم رفتم عروسی پدر قانع کننده ای داریم ما چه فکر کردی!
ی بار داشتیم با دوستامون از دبیرستان بر میگشتیم چندتا دختر از جلو میومدن (دبیرستانی) ب یکیشون گفتم در کیفت بازه ! بنده خدا 10 ساعت داره کیفو بالا پایین میکنه! ما هم داریم غش میکنیم از خنده! بعدش دختره میگه شاید با شما بوده!!! یدفه کل دخترا کیفاشونو دراوردن با دقت بررسی کردن!!!
ما : ((=
دخترا : )):
ملت تو خیابون: O:
فکر کنم امریکا باید 4-5 سال پیش حمله میکرد !!!
چند روز پیش تولدم بود، جشن گرفته بودیم. دختر خواهرم 4 سالشه، گفت دایی می خوام به مناسبت تولدت برات شعر بخونم. این شعر تقدیم به تو.
گفتم بخون دایی. قیافه من در اون لحظه: ^_^
گفت:
سلام سلام عزیزم / گوساله تمیزم
دمبت سفید و آبی / پشکل نریز رو قالی
شما هم از این فک و فامیل ها دارین ؟؟
نظرات شما عزیزان: